نوحه شهادت امام حسن عسکری
چشم پدر به راه بود ای پسر بیا
تا جان نرفته از تن او زودتر بیا
از پشت ابرای قمر فاطمی درآی
تا شب به در رود چون فروغ سحر بیا
هم صاحب الزمانی و هم صاحب عزا
بهر نماز بر تن پاک پدر بیا
افتاد جام آب ز بس دست لرزه داشت
در پیکرش نمانده توانی دیگر بیا
در احتضار باشد و چشم انتظار تست
بازست این دو پنجره بر ره ز در بیا
بیاشک مردم از پی تشییع آمدند
خاکی نمانده شیعه چه ریزی در به سر بیا
صاحب عزا به ختم حضورش مسلم است
مردم تمام منتظر ای منتظر بیا
با ره جگر شده ست و جگر پاره
جز تو نیست ای پاره جگر بر پاره جگر بیا
اشعار در مورد شهادت امام حسن عسکری, نوحه شهادت امام حسن عسکری
متن روضه شهادت امام حسن عسکری
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
در عزای عسگری آید زنای اهل دل
صد فغان همراه با شور ونوا یابن الحسن
آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم
خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن
در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن
گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع
گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن
دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من
با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن
- ۹۷/۱۱/۱۵