متن آهنگ قاتل جانی از کامران مولایی
شکل دوری تو دوری تنم از جان بود
حال من حال گلی غم زده در طوفان بود
بی تو دلتنگی خود را همه شب باریدم
پنجه در پنجه باران مُردنم را دیدم
نفسم را به تو بخشیدم و تو دور شدی
از فداکاری من بود که تو مغرور شدی
همه شهر شده شاهد ویرانی من
تو کجایی تو کجایی قاتل جانی من
بی تو هر شب من مشغولم به هوایت
می پیچد زنگ صدایت میلرزد دل دیووانه برایت
بی تو هر شب زده باران در چشمانم
رخنه کرد عشقت در جانم آه از آشوب این بغض پنهانم
بی تو از هرکس دیگر دلم آشوب تر است
قفس از خانه تنهایی من خوب تر است
رفتنت قلب شکسته مرا داد به غم
مژه بر هم زدنی زندگیم ریخت به هم
خواستی فاصله مابین تو و من باشد
آخر عشق من و تو نرسیدن باشد
خواستی هرچه نمیخواستمت تقدیرم
گفته بودم که در این فاصله ها میمیرم
بی تو هر شب من مشغولم به هوایت
می پیچد زنگ صدایت میلرزد دل دیووانه برایت
بی تو هر شب زده باران در چشمانم
رخنه کرد عشقت در جانم آه از آشوب این بغض پنهانم